سلام خدا

خدای مهربون خودم

سلام خدا جون

من برگشتم

ببخش

یادم رفت تنها نیستم

ومن تیمای همیشه دوستم

تیما به خدا که می رسد

تیمای همیشه دوست می شود....

منو ببخش

بخاطر غیبتم

خدایا تا تو رو دارم

هرگز تنها نیستم

آیه ی قرآن کریم به صراحت داشتن دوست از جنس مخالف رو رد و طرد میکنه ...
یعنی پاکی قبل از ازدواج خواست خالق و امر به مخلوق است ...
اما دو آیه :
1- مُحْصَنَاتٍ غَیرَ مُسَافِحَاتٍ وَ لَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ (نساء - 25)
ترجمه : به شرط آنکه (آن زنان) پاکدامن باشند، نه به‌ طور آشکار مرتکب زنا شوند و نه دوست پنهانی بگیرند .

2- مُحْصِنِینَ غَیرَ مُسَافِحِینَ وَ لَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ (مائده - 5)
ترجمه : در حالیکه پاکدامن باشید ، نه زناکار و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید .



نکات دو آیه شریفه : (توجه عمیق و کامل داشته باشید)

الف) در آیه‎ اول سخن از ترک دوستی دختران با پسران و در آیه‎ دوم ممنوع بودن دوستی پسران با دختران مطرح شده است .


ب) «أخدان» جمع خِدن ، به معنی دوست است ؛ اما دوستیهایی که دو ویژگی دارند :

1. یکی اینکه پنهانی هستند .
2. دیگری اینکه منشأ این نوع دوستیها شهوت است .


ج) علت جمع آمدن کلمه «أخدان» در آیه اینه :

1. وقتی کسی از روی شهوت دوست برمی‎گزیند ، به یکی یا دوتا قانع نخواهد بود ؛ چرا که نفس انسانی وقتی به دنبال شهوات و خواسته‎های خود برود ، حد توقف ندارد .
2. با جمع آمدن این کلمه این واقعیت ثابته وحیانی خواهد شد که خیانت در ازدواجهای غیر سنتی (اسلامی) که منشاء آشنایی خیابانی (بیرونی) دارد ، امری مسلم خواهد بود .


د) در این‌گونه دوستیها صداقت نیست ؛ چرا که قرآن دوستیهایی را که بر اساس صداقت باشد «صدیق» می‎نامد و تعبیر به خدن فقط در این دو آیه آمده است .


ه) حکم به عدم دوستی بین دو جنس برای اهل کتاب آمده نه مومنین که بیانگر این مطلبه که شنائت و قباحت این امر طوری است که از مسلمان مومن هیچ گاه صورت نمیگیرد .


و) بسیار عجیب و حکمت آمیز خواهد بود که بلافاصله بعد از طرح زنا کار نبودن ، دوست دختر یا پسر نداشتن مطرح شده که بیانگر این دو نکته است :

1. این نوع دوستی و ابراز محبت و رفاقت در حکم زناست در همه مراتبش ، همانطور که در حدیث امده زنای چشم دیدن و زنای گوش شنیدن و زنای دست مصافحه ی با نامحرم است و زنای فرج حد آخر این ارتباط شوم است .
2. زنای پنهان سرمنشاء آن دوستی و محبت بین دوجنس خواهد بود و لذا هیچ گونه محبت و رفاقت و دوستی بین دو جنس نیست و نباید باشد .

زیر باران در سکوت قطره ها


مرگ من روزی فرا خواهد رسید

زیر باران در سکوت قطره ها

می سپارندم آن روز در آغوش خاک

می نگارند بر سنگ قبرم "فوت فوت "

من نمی بینم دگر گل های باغ

باغ من پژمرد فقط خاشاک ماند

آی مادر کودکت ناکام ماند

تلخی دنیا فقط در کام ماند

آی مادر کوله بارم خالی است

بر دو چشمم اشک هایم جاری است

گوش کن مادر صدای قطره هاست؟

باز هم ردپای قطره هاست؟

وای مادر پیکرم را آب برد

مادرم نگذار ..قلبم...قلبم را خاک برد

......

باز باران پیکرم را شسته است 

رد پای قطره ها را شسته است

....

بازباران بی ترانه ،سرد و آرام 

باز آمد مرد باران

باز بابا با سلامی پر ز باران 

مادرم قرآن گرفته

کاسه ای لبریز باران

من نگاهم غرق باران

باز آمد وقت رفتن

.....

مادرم در راببند

کودکت رفته ست در راببند

...

باز باران پیکرم راشسته است

رد پای قطره ها را شسته است

......

مادرم در راببند

خانه را من ترک کردم در را ببند .......





گنبدی طلا سهم چشم های من نبود ؟!

جمعه در حرم با تو انتظار کشیدن سهم من نبود؟

یک امام رضا زمزمه کردن

سهم لب های من نبود؟

مشهدت کجاست؟

چه دور می کنید  راه را

این جنون من بس نبود؟

یک حرم نگاه

یک نگاه ....

سهم من نبود....

مشهدت کجاست ؟                                                                     

این جمعه مهمان حرم کیست؟

جمکران تا حرم راه دور نیست؟

خوش به حال زائرت

جمعه بوی نرگس می دهد حرم

جمعه جای دلبند نرگس می شودحرم

خوش ب حال زائر حرم

زائر دو عشق می شود در حرم