سلام خدا
خدای مهربون خودم
سلام خدا جون
من برگشتم
ببخش
یادم رفت تنها نیستم
ومن تیمای همیشه دوستم
تیما به خدا که می رسد
تیمای همیشه دوست می شود....
منو ببخش
بخاطر غیبتم
خدایا تا تو رو دارم
هرگز تنها نیستم
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
زیر باران در سکوت قطره ها
می سپارندم آن روز در آغوش خاک
می نگارند بر سنگ قبرم "فوت فوت "
من نمی بینم دگر گل های باغ
باغ من پژمرد فقط خاشاک ماند
آی مادر کودکت ناکام ماند
تلخی دنیا فقط در کام ماند
آی مادر کوله بارم خالی است
بر دو چشمم اشک هایم جاری است
گوش کن مادر صدای قطره هاست؟
باز هم ردپای قطره هاست؟
وای مادر پیکرم را آب برد
مادرم نگذار ..قلبم...قلبم را خاک برد
......
باز باران پیکرم را شسته است
رد پای قطره ها را شسته است
....
بازباران بی ترانه ،سرد و آرام
باز آمد مرد باران
باز بابا با سلامی پر ز باران
مادرم قرآن گرفته
کاسه ای لبریز باران
من نگاهم غرق باران
باز آمد وقت رفتن
.....
مادرم در راببند
کودکت رفته ست در راببند
...
باز باران پیکرم راشسته است
رد پای قطره ها را شسته است
......
مادرم در راببند
خانه را من ترک کردم در را ببند .......
گنبدی طلا سهم چشم های من نبود ؟!
جمعه در حرم با تو انتظار کشیدن سهم من نبود؟
یک امام رضا زمزمه کردن
سهم لب های من نبود؟
مشهدت کجاست؟
چه دور می کنید راه را
این جنون من بس نبود؟
یک حرم نگاه
یک نگاه ....
سهم من نبود....
مشهدت کجاست ؟
این جمعه مهمان حرم کیست؟
جمکران تا حرم راه دور نیست؟
خوش به حال زائرت
جمعه بوی نرگس می دهد حرم
جمعه جای دلبند نرگس می شودحرم
خوش ب حال زائر حرم
زائر دو عشق می شود در حرم